تو خورشید منی من ذره ی محتاج نورم
غم دوری خرابم کره اما من صبورم
به دستم ،با هزاران درد و مهنت آمدی تو
وحالا ازتماشای رخت غرق غرورم
به انجیل و به تورات و به قرآن،کلمه ی وحی
به دنبال نشانی ازتو مشغول زبورم
من و تو از ازل عهدی به سر می پروراندیم
تمام خاطراتت زنده شد،غرق مرورم
تمنای محبت ازکسی هرگز نکردم
تو با مهرت مرا کردی جسورم
خدایا قطره شیرین زبان را نیک دریاب
ازاین درد و غم روز جدایی ده عبورم
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2